Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5185 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
independently
U
آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fixed-gear bicycle
U
دوچرخه دنده ثابت
[بدون چرخ آزاد]
freedoms
U
آزاد بودن برای انجام کاری بدون محدودیت
freedom
U
آزاد بودن برای انجام کاری بدون محدودیت
discontinuously
U
بدون اتصال
solderless connection
U
اتصال بدون لحیم
open route
U
جاده بدون کنترل وبازرسی
without any reservation
U
بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally
U
بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
butt joint
U
اتصال دو ورقه بصورت لب به لب و بدون روی هم امدن لبه ها
unformed
U
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
flattest
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest
U
بدون اهمیت
[بدون جلب توجه]
Taoism
U
روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
jump instruction
U
دستوری که کنترل را از یک نقط ه برنامه به دیگری منتقل میکند بدون هیچ شرطی
parataxis
U
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law
U
مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
swings
U
هم فوروارد حرکت ناگهانی یکطرفه توپ پرتاب شده چرخش بدون کنترل بدن
open loop system
U
مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
machines
U
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machined
U
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machine
U
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
swing
U
هم فوروارد حرکت ناگهانی یکطرفه توپ پرتاب شده چرخش بدون کنترل بدن
offhand
U
بدون مقدمه بدون تهیه
unstressed
U
بدون اضطراب بدون کشش
achylous
U
بدون کیلوس بدون قیلوس
unbranched
U
بدون انشعاب بدون شعبه
unconditional
U
دستوری که کنترل را از یک بخش برنامه به دیگری منتقل میکند , بدون بستگی داشتن به وقوع شرایط ی .
locals
U
اتصال مستقیم یا باس بین یک وسیله و پردازنده بدون هیچگونه مدار منط قی یا بافر یا رمزگشا در بین
local
U
اتصال مستقیم یا باس بین یک وسیله و پردازنده بدون هیچگونه مدار منط قی یا بافر یا رمزگشا در بین
droning
U
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drones
U
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
droned
U
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drone
U
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
overrun
U
هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
overrunning
U
هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
overruns
U
هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
advisory control
کنترل آزاد هواپیما
independent
U
آزاد یا کنترل شده توسط کسی
recoilless
U
جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
VL bus
U
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus
U
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
inoperculate
U
بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
contention
U
سیستم کنترل ارتباطی که در آن وسیله باید منتظر زمان آزاد پیش از ارسال داده شود
contentions
U
سیستم کنترل ارتباطی که در آن وسیله باید منتظر زمان آزاد پیش از ارسال داده شود
data link control
U
کنترل اتصال داده
dlc
U
کنترل اتصال داده
and no mistake
U
بدون شک
without
U
بدون
but
U
بدون
ex-
U
بدون
acheilos
U
بدون لب
acheilous
U
بدون لب
indubitable
U
بدون شک
goalless
U
بدون گل
not nearctic
U
بدون
undoubted
U
بدون شک
i'll warrant
U
بدون شک
doubtlessly
U
بدون شک
undoubtedly
U
بدون شک
bottomless
U
بدون ته
wanting
U
بدون
obtrusively
U
بدون حق
to a certainty
U
بدون شک
sans
U
بدون
unstressed
U
بدون مد
ex
U
بدون
bare
U
بدون روکش
unfunded
U
بدون سرمایه
undeviating
U
بدون تردیدرای
bared
U
بدون روکش
Nothing down.
U
بدون بیعانه.
barer
U
بدون روکش
exempt from taxation
[only after nouns]
<adj.>
U
بدون مالیات
unlined
U
بدون پوشش
zero-rated
<adj.>
U
بدون مالیات
unfeigned
U
بدون تصنع
unfinanced
U
بدون پشتوانه
exempt from taxes
[only after nouns]
<adj.>
U
بدون مالیات
tax-free
<adj.>
U
بدون مالیات
cordless
U
بدون سیم
unlined
U
بدون استر
undeviating
U
بدون انحراف
free of tax
[only after nouns]
<adj.>
U
بدون مالیات
unleaded
U
بدون سرب
unceasing
U
بدون وقفه
by rote
U
بدون فکر
soilless
U
بدون خاک
constantly
U
بدون تغییر
voteless
U
بدون رای
bloodlessly
U
بدون خونریزی
consistently
U
بدون تناقض
warless
U
بدون جنگ
wayless
U
بدون جاده
weanting
U
بدون بی منهای
bareheaded
U
بدون کلاه
awless
U
بدون بیم
alcohol-free
<adj.>
U
بدون الکل
holdless
U
بدون گیره
unspotted
U
بدون الودگی
unsprung
U
بدون فنر
unmaned
U
بدون سرنشین
unmannered
U
بدون اداب
unmennerly
U
بدون اداب
unpromising
U
بدون امید
unsigned
U
بدون امضاء
faultless
U
بدون خطا
untitled
U
بدون عنوان
untitled
U
بدون سراغاز
unvalued
U
بدون ارج
unvocal
U
بدون موسیقی
unoccupied
U
بدون مستاجر
vacant succession
U
بدون جانشین
valveless
U
بدون سوپاپ
vibrationless
U
بدون لرزه
bares
U
بدون روکش
flawless
<adj.>
U
بدون مشکل
indiscriminately
U
بدون تمیز
standstill
U
بدون حرکت
immusical
U
بدون هماهنگی
immethodical
U
بدون اسلوب
off hand
U
بدون آمادگی
irrespective
U
بدون مراعات
strikeless
U
بدون ضربت
seamless
U
بدون درز
involuntarily
U
بدون اراده
immaculate
<adj.>
U
بدون مشکل
free from error
<adj.>
U
بدون مشکل
barrier-free
U
بدون حائل
unwary
U
بدون نگرانی
static
U
بدون تحرک
inapproachable
U
بدون دسترسی
disposed
U
بدون پوشش
exposed
U
بدون پوشش
undoubted
U
بدون تردید
terrorless
U
بدون ترس
free play
U
بدون محدودیت
aimlessly
U
بدون مقصد
unprofitable
U
بدون سود
free trader
U
بدون گمرک
guilelessly
U
بدون تزویر
safely
U
بدون خطر
stagnant
U
بدون حرکت
fruitlessly
U
بدون نتیجه
glabrous
U
بدون کرک
free of tax
U
بدون مالیات
unconditional
U
بدون قیدوشرط
intestate
U
بدون وصیت
termless
U
بدون شرط
exclusive of
U
بدون در نظرگرفتن
tenantless
U
بدون مستاجر
failure free
U
بدون خرابی
flavorless
U
بدون مزه
free from backlash
U
بدون لقی
hands down
U
بدون احتیاط
free from slip
U
بدون لغزش
smokeless
U
بدون دود
barest
U
بدون روکش
inofficial
U
بدون اجازه
ingenuously
U
بدون تزویر
dealated
U
بدون بال
freely
U
بدون محدودیت
degas
U
بدون گازکردن
harmlessly
U
بدون صدمه
promptly
U
بدون معطلی
deice
U
بدون یخ کردن
irresponsibly
U
بدون حس مسئولیت
inoperculate
U
بدون دریچه
non-taxable
<adj.>
U
بدون مالیات
unadvised
U
بدون اطلاع
baring
U
بدون روکش
unblushing
U
بدون شرم
irrespective of
U
بدون ملاحظه
unaligned
U
بدون صف ارایی
irreflexive
U
بدون واکنش
stemless
U
بدون ساقه
inviscid
U
بدون لزوجت
intolerantly
U
بدون بردباری
stemless
U
بدون تنه
stateless
U
بدون تابعیت
inelastic
U
بدون کشش
tax-exempt
<adj.>
U
بدون مالیات
faultless
<adj.>
U
بدون مشکل
wireless
<adj.>
U
بدون سیم
cordless
<adj.>
U
بدون سیم
frozen
U
بدون ترقی
impeccable
<adj.>
U
بدون مشکل
toeless
U
بدون پنجه
incognizant
U
بدون شناسایی
diamensionless
U
بدون بعد
indolently
U
بدون درد
indistinctively
U
بدون فرق
dimensionless
U
بدون بعد
disconnectedly
U
بدون ارتباط
incommunicable
U
بدون رابطه
non-assessable
<adj.>
U
بدون مالیات
taxless
<adj.>
U
بدون مالیات
free from taxes
<adj.>
U
بدون مالیات
sound
<adj.>
U
بدون مشکل
Recent search history
Forum search
1
postside
1
Social worker job is to serve everyone without any discrimaintion
1
pedal pamping
2
لطفا دخل و خرجت را عاقلانه ومنطقی کنترل و از مخارج غیر ضروری پرهیز کن
2
لطفا دخل و خرجت را عاقلانه ومنطقی کنترل و از مخارج غیر ضروری پرهیز کن
1
معنی lead lag compensator
1
bioconjugate composed of controlled release polymer nanoparticles
2
In order to be interesting you have to be mean
1
i was rebelling now
1
facing man power issue if some day my rigger will be free I provide you, project in on going and I send rigger to Jalalabad and Kundoz I am also
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com